بایگانی نویسندهKayzad: بابایی رو مجبور کردم دوباره ازتوی پارکینگ ماشینو دربیاره و منو پشت فرمون روی پاش، ببره دو سه تا کوچه بگردونه. خوشبختانه توی کوچه هامون پرنده پر نمیزنه. در ضمن قان قان هم دراوردم که مامان جون متعجب شد
Kayzad: بابایی لباشو میاره جلو میگه بوس بده
Kayzad: دیروز باباییم یه میله بارفیکس و یه تاب خرید و ظهر نزدیک به دو ساعت من تاب بازی کردم و باز هم عصر نیم ساعت.
|